سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کبوتر نیـــــــــــــــــــــــوز

  به نام حق

یک گله ی تاریخی

اول صبحی تاریخ داشتیم ! فکرش را بکنید ... اول صبح بهار ، آن هم بهار ما که همه مست و خمار می شوند بنشینی سر کلاس تاریخ و اجبارا ! گوش بدهی که چه بر سر مملکتت آمده است ... که چه بشود؟

نگاه تعلیم و تربیتی ما می گوید : تا امتحان تاریخ پایان ترمت را بیست شوی و اگر نشدی زیر نوزده نشوی. تاریخ هم البته شکر خدا نهایی نیست ؛ توی کنکور هم نمی آید ... پس به عقیده ی بسیاری کلا درس محسوب نمی شود. زنگ تفریحی است حوصله سر بر ! و انگار که برای بعضی روایات توجه به تاریخ مختص شده است به بچه های رشته ی انسانی ! این بعضی اما با کمال تاسف نه یک نفر و یک قشر خاص که طیفی وسیع را شامل می شود. تاسف بارترین گروه این طیف مسئولین مربوطه اند . یک نظر سنجی از دانش آموزان همه چیز را حل می کند . آیا شما به درس تاریخ علاقه مندید؟ ... قضاوت از پیش نیست که بگویم تقریبا همه می گویند : نه. و باید پرسید چرا؟ چه انتظار بچگانه ای دارم ! خود این جواب برای هیچ مسئولی مهم نیست. چه رسد به چرایش و مسئول محترم خیلی خوشحال ! استدلال می کند که بچه اند و صلاح خودشان را نمی دانند و آسمان ریسمان می کند تا از هیچ کس نخورد .

چرا دروغ ؟ محتوای کتاب تاریخ ما خیلی هم خوب است. اگر کسی این محتوا را باور کند قطعا تحول مثبتی در نگاهش و روشش به وجود می آید . اما قالب ارائه آن قدر بد است که هیچ کس با وجود محتوای خوب از کتاب انتظار ایجاد تحول مثبت ندارد ! نگرانم از آن جهت که متاسفانه کسی هم انگار زیاد برایش فرقی نمی کند. دانش آموز با نگاهی که دروس تخصصی را محور می پندارد ؛ معلم تاریخ با قبول این نگاه و تسلیم شدن و صد البته نداشتن هیچ انگیزه ، شوق و تحرک مضاعفی برای تغییر روش تدریس و باور پذیر کردن محتوا ، مسئولین هم با این نگاه که : کسی که مطالبه نمی کند ! بی خیال پس . خیلی لطف کرده ایم که همین کتاب را هم گذاشته ایم. تازه خیلی ها می گویند همین هم نباشد و ما باز هم لطف کرده ایم که می گوییم باشد !

هنوز دو به شک هستم که نقد جزئی ام را هم بگویم یا نه ؟! بعضی ها هم البته قصد کرده اند قربه الی الله تاریخشان را بعد امتحانات پاره کنند ! دقت کنید . نگفتم کتاب تاریخشان . گفتم تاریخشان ... یعنی که باید فاتحه ی تاریخ را خواند اگر فکری نشود به حال این طرز تدریس .

... و باید گفت این همه تاریخ خوانی ! اگر باعث نشود ما بفهمیم بالاخره مسئله ی امام خمینی و یاران امام با لیبرال ها چیست به چه کار می آید. کتاب هم البته تکه ی جالبی دارد در این باره! می گوید : همان مسائل ! و این همان به هیچ مرجع درست و حسابی نمی رسد. جالب تر از آن بعضی ها! هستند که می گویند : بله ! دولت بازرگان فقط به خاطر قضیه ی تسخیر لانه ی جاسوسی استعفا کرد. زیبا تر از همه ی این ها تعریف کتاب از انقلاب فرهنگی است . آن قدر جالب است که نگو! گویی اتفاقی است که تمام شده ... نگرانم ! خیلی...

معلم تاریخ اگر بودم ، دانش آموزانم را حساس می کردم به مسائل روز و همه می دانند که مسائل امروز ما ریشه ای تاریخی دارد. دانش آموزی که فایده ی تاریخ را در فهم مسائل امروز جامعه اش نبیند چگونه می تواند علاقه مند باشد به تاریخ؟ و چگونه فردای جامعه اش را با عبرت از تاریخ بسازد ؟ این قسمت پیشنهادکی است تاریخی! زنگ تاریخ چند تا روزنامه از جناح های مختلف و چند خبر ویژه از سایت های مختلف خبری ایرانی و خارجی که مربوط اند به موضوع درس بدهند دست ما . خبر ها همیشه سوال برانگیزند . برای جواب نیز اغلب باید بازگشت به تاریخ. پس درس تاریخ در یک فضای مشتاقانه داده می شود. به همین راحتی ! البته که این جور تدریس برای بسیاری سخت می آید. پویایی کار سخت ترین قسمت است. آموزش و پرورشی می تواند این گونه باشد که فعالانه مسائل سیاسی و اجتماعی را در اختیار دبیر و دانش آموز بگذارد . دبیری می تواند این پویایی را جهت دهد که خود بتواند مسائل سیاسی را تحلیل کند . بتواند مطلب متناسب با درس و کلاسش را جمع آوری کند . انگیزه و اشتیاق ببخشد . معلم تاریخ باید بتواند اثر بخشی مطالعه ی تاریخ را نشان دهد ؛ وگرنه هرگز دانش آموزان مشتاقی نخواهد داشت.

این روز ها به سختی می نویسم . مطلب ، نصفه می ماند و ساعت ها روی مخم راه می رود تا برسد به خانه اش . هنوز هم نمی دانم این مطلب کبوتری است پیام رسان که به کاشانه ای می رسد یا کلاغ قصه هاست که هیچ وقت به خانه اش نمی رسد. فرقی نمی کند . دل ما خوش است به رضای خدا .

24/1/91



نوشته شده در چهارشنبه 91/1/30ساعت 1:19 صبح توسط کبوتر رضوی نظرات ( ) | |